طرح مصباح الهدا

مجموعه ی احادیث امام حسن مجتبی دبیرستان امام رضا

امام حسن مجتبی (ع)

در نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند علی علیه‌السلام و فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند.

تا اینکه جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: خدایت سلام می‌رساند و می‌گوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده!

رسول خدا فرمود:  زبان من عربی است و شبّر، عبری است.

جبرئیل گفت:  شبّر در زبان عرب به معنای« حسن» است.

به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنیه‌ی آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترین القابش« سید» و سبط» و «تقی» است.

نقش خاتم و انگشتر امام حسن را « العزه لله» گفته‏اند؛ روز هفتم پس از ولادت، رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم مستحبات ولادت را در مورد حسن به جا آوردند و حسن را به« ((ام فضل (لبابه)|ام الفضل))» ،همسر عمویشان، سپردند تا او را از شیری که به خاطر زایمان فرزندش، قثم، در پستان داشت، شیر دهد. بعدها نیز رسول خدا برای امام حسن، ادعیه‌ی عافیت و حرزهای مخصوص چشم‌زخم را خواندند.


ذکر امام در قرآن

ذکر امام حسن علیه السلام در قرآن : قرآن مجید مشتمل است بر یادکردی از شخصیت‌ها، از خوبان یا از بدان، لیکن این یادکرد گاهی همراه با ذکر نام است(همانند آنچه درباره موسی و فرعون ذکر شده است) و گاه فقط با توصیف، و بدون ذکر نام.( همانند آنچه درباره امام علی علیه‌السلام نازل شده است.) درباره امام حسن علیه السلام نیز آیاتی به صورت توصیف و بدون ذکر نام نازل شده است؛ همانند آیه تطهیر ، آیه ذوی القربی و آیه اولی الامر.

رابطه امام حسن علیه السلام و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم : امام حسن علیه السلام بیشتر از هفت سال با رسول خدا زندگی نکرد، ولی در همین مدت به شدت مورد عنایت آن حضرت بود و استفاده‏های علمی و تربیتی فراوانی برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسیار فراوان بوده و آن حضرت، گاهی نوه‌اش را در کارهای بزرگی همانند بیعت رضوان و مباهله با نصارای نجران هم شرکت می‌داده است. رسول خدا درباره‌ی او تعریف و تمجیدهای فراوانی نموده است که امام بعدها به مناسبت‌های مختلف، از آنها برای معرفی شخصیت الهی خویش سود جست.

امام حسن و فاطمه زهرا سلام الله علیها امام حسن علیه السلام با مادر خود، فاطمه‌ی اطهر، رابطه‏ای عمیق و متعالی داشت. فاطمه گاه با فرزندش بازی‌های کودکانه می‌کرد و گاه با ملاطفت مادرانه او را به عبادات مستحب تشویق می‌نمود. حسن نیز گزارش سخنان رسول خدا را پیش از هر کس، از مسجد به مادر می‌رساند و گاه در عبادت مادر دقت می‌کرد و از آن درس‌ها می‌گرفت.

این ارتباط صمیمی در اواخر عمر مادر اوج گرفت؛ تا آنجا که این دو به همراه هم و با تن و قلبی آزرده به زیارت قبر رسول الله و بقیع می‌رفتند و شگفت آن که این رابطه پس از ارتحال مادر نیز باقی ماند؛ به طوری که فاطمه پس از وفات دست‌های مجروح خویش را از کفن بیرون آورد و حسنش را در آغوش کشید. امام حسن نیز سال‌ها بعد در حضور دشمنانی همانند معاویه و مغیره بن شعبه مصیبت مضروب شدن مادر را یادآور شد.

امام حسن در دوران پیش از خلافت پدر : از این دوران اطلاع زیادی در دست نیست. فقط این مقدار مسلم است که امام علیه السلام در خدمت پدر بوده است؛ گاه از روی دلسوزی در تأمین رفاه پدر می‌کوشیده و گاه همراه او در برخی فعالیت‌های اجتماعی شرکت می‌کرده است( همانند شرکت در بدرقه ابوذر به هنگام تبعید)، و گاه پاره‌ای مأموریت‌های مهم را از طرف پدر عهده‌دار بوده است (همانند آبرسانی به منزل عثمان در حال محاصره.) سیاست‌های عملی امام حسن علیه السلام کاملاً هماهنگ با پدر است، لذا همانند او در هیچ‌یک از جنگ‌ها و فتوحات پس از رسول خدا در تمام این دوره‌ی 25 ساله شرکت ننموده است.


در دوران خلافت پدر

امام حسن علیه السلام با پدر، از آغاز خلافت تا شهادت : امام حسن از آغاز بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام تا لحظه شهادت آن حضرت در مقام قوی‏ترین بازوی آن حضرت عمل کرد. در جریان بیعت، حضوری جدی داشت؛ در سه جنگ جمل ، صفین و نهروان حاضر بود. پیش از جنگ جمل هم به همراه عمّار یاسر و قیس بن سعد به کوفه رفت و با سرکوب‌کردن فتنه‌ی ابو موسی اشعری ، مردم را به جنگ با مردم بصره فرا خواند. گهگاه به جای پدر نماز جمعه بر پا داشت. در شب ضربت خوردن پدر قصد داشت همراهی‌اش کند که با منع پدر، منصرف شد. پس از ضربت‌خوردن پدر نیز تمام تلاش خود را برای بهبود و استراحت آن حضرت به کار بست و در پایان به وصایای او گوش سپرد.


جانشینی پس از شهادت پدر

حضرت علی علیه السلام قبل از شهادت، امام حسن را وصی خود تعیین کرد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نیز قبل از آن به دو گونه این وصایت را اعلام کرده بودند؛ یکی به صورت تصریح به امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پس از پدرشان، و دوم تصریح به امامت اوصیاء دوازده‌گانه‌ی خود، با ذکر اسامی آنها.


امام پس از خلافت

امام حسن علیه السلام پس از خلافت و قبل از صلح (دوران کوتاه خلافت ظاهری): دوران کوتاه چند ماهه خلافت ظاهری امام حسن علیه السلام، پر ماجرا سپری شد. بلافاصله پس از شهادت حضرت علی علیه السلام، امام حسن به مسجد آمد و در سخنانی شیوا تلویحاً مردم را به بیعت با خویش فراخواندند.

پس از سخنرانی و با تبلیغ نافذابن عباس مردم کوفه با آن حضرتبیعت کردند. امام نیز بیعتشان را براین اساس که از او پیروی کنند و با هر کس جنگید، بجنگند و با هر کس صلح کرد، صلح کنند، پذیرفت؛ و سپس به تحکیم پایه‌های حکومت خویش پرداخت، ابن ملجم ،قاتل پدر، را گردن زد و اکثر فرمانداران مناطق را که به دست پدرش نصب شده بودند، تثبیت نمود و برخی را تغییر داد

جاسوس‌های معاویه را پیدا کرد و گردن زد، نامه‌ی تندی به وی نوشت و او را تهدید به جنگ نمود. نامه‌‌‌نگاری میان حضرت و معاویه ادامه یافت تا اینکه معاویه لشکری عظیم به سوی عراق گسیل داشت و حضرت نیز درصدد تهیه لشکری برای مقابله با او برآمد.


صلح امام

مهمترین حادثه در زندگی امام حسن علیه‌السلام جریان صلح معاویه با آن حضرت است. تحلیل این حادثه ضروری به نظر می رسد زیرا خود امام صلحش را حجتی بر آیندگان می‌داند؛ یعنی بر اساس عملکرد حضرت، وظیفه انسان نیز در شرایط مشابه با آن زمان، صلح و مصالحه است.

بررسی مقدمات و شرایط و عللی که صلح را ایجاب کرد و دقت در کیفیت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافی نتایج شیرین صلح برای جناح حق و ضربه‌های سهمگین آن بر جناح باطل به‌خوبی روشن می‌کند که صلح آن حضرت در حقیقت انقلاب سبزی بود که زمینه انقلاب سرخ حسینی را فراهم ساخت و این نرمش قهرمانانه در کنار آن جنبش ظلم‌ستیزانه، پایه‌ریز انقلاب علمی امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در عصر طلایی خلأ انتقال قدرت از بنی‌امیه به بنی‌عباس گشت و به این ترتیب، اسلام ناب محمدی که در تشیع جلوه‌گر بود، نهال خود را آبیاری نمود و به درخت تنومندی تبدیل کرد.


امام پس از صلح تا شهادت

تمامی تلاش امام حسن پس از قبول صلح این بود که فواید مورد نظرش را از صلح به نتیجه برساند و بر این اساس در تمام این مدت به حفظ نیروهای کیفی و خالص ، بازسازی نیروهای خسته و وازده و تفسیر صحیح اسلام پرداخت.

عملکرد دشمن‌شکن حضرت پس از صلح چنان قدرتمند بود که معاویه را به فکر شهادت آن حضرت انداخت.


شهادت امام

تلاش موفق امام حسن برای به‌کرسی نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاویه طرح قتل حضرت را پیگیری نماید تا بتواند به خواسته دیرین خود یعنی تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی، جامه‌ی عمل بپوشاند. به این ترتیب سمی مهلک تهیه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند.

حضرت پس از مدتی درد و رنج، در روز 28 ماه صفر سال 50 هجری به لقاء الله شتافت.

برادرش امام حسین علیه السلام، جنازه‌ی او را پس از تغسیل و نماز برای دفن به سوی مسجد و روضه پیامبر برد ولی سرانجام بر اثر ممانعت بنی‌امیه در بقیع به خاک سپرد.


ثواب عزاداری و گریه بر امام حسن

 رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم سال‌ها پیش از شهادت امام حسن فرموده بود : « هر کس بر حسن گریه کند، چشمش روزی که دیده‌ها کور می شوند (روزقیامت)، کور نمی شود و هرکس در مصیبت او اندوهگین شود، روزی که همه دلها اندوهگین است، غم و اندوهی ندارد. زیارت حسن مایه‌ی استواری قدم‌ها در قیامت است


شاگردان و یاران امام

 نام بیش از 30 نفر از شاگردان و یاران آن حضرت در تاریخ ثبت شده است.



فرزندان امام

 کمترین عددی که درباره فرزندان حضرت نوشته‌اند 7 نفر و بیشترین عدد 23 نفر است. شیخ مفید ، فرزندان حضرت را 15 نفر می‌داند( هشت پسر و هفت دختر.(

از دختران حضرت 4 نفر و از پسرانش نیز 4 نفر صاحب فرزند شده اند. البته دو تن از پسران، فرزند پسر نیاوردند و به همین جهت نسل تمامی سادات حسنی به آن دو پسر دیگر که فرزند پسر آورده اند زید و حسن مثنّی) منتهی می‌گردد. در سلسله سادات حسنی، دانشمندان، سلاطین، محدّثان و انقلابیون متعددی وجود دارد.

 

چند حدیث از امام حسن مجتبی (ع)

v      از حضرت امام حسن علیه السلام پرسیده شد که بردباری یعنی چه؟ فرمودند: بردباری عبارت از فرو بردن خشم و اختیار خودداشتن است. (تحف العقول، ص 227)

v      چنان برای دنیایت تلاش کن که گویاهمیشه زنده ای، و چنان برای آخرتت تلاش کن که گوئی فردامرگت فرا می رسد .

v      دانشت را به مردم بیاموز، و خود نیزدانش دیگران را فراگیر .

v      کسی که در دلش جز خوشنودی خداخطورنکند، چون دعاکندمن ضامنم که دعایش مستجاب گردد. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 118)

v      کسی که عقل ندارد ادب ندارد، و کسی که همت نداردجوانمردی ندارد و کسی که حیا ندارد دین ندارد. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 115)

۱۸ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه هدایتی دینی H.M دبیرستان امام رضا ع

چهل حدیث از امام حسن مجتبى‏ علیه السّلام

 

باسمه تعالی

    چهل حدیث از امام حسن مجتبى‏ علیه السّلام

1- قیل له‏ علیه السّلام: فما الحلم؟ قال ‏علیه السّلام: کظم الغیظ و ملک ‏النفس.» (تحف ‏العقول، ص 227)

از حضرت امام حسن ‏علیه السّلام پرسیده شد؛ که بردبارى یعنى چه؟ فرمودند: بردبارى عبارت از فرو بردن خشم و اختیار خود داشتن است.

      2- قیل له‏ علیه السّلام: فما الشّرف؟ قال ‏علیه السّلام: اصطناع العشیرة؟ وحمل الجریرة. (تحف ‏العقول، ص 227)

از حضرت پرسیده شد: بزرگوارى چیست؟ فرمودند: احسان‏ به قبیله و تبار و تحمّل خسارت و جرم آنها.

3- قیل له‏ علیه السّلام: فما المروّة؟ قال ‏علیه السّلام: حفظ الدّین، و اعزاز النّفس، و لین الکنف، و تعهّد الصّنیعة، و اداء الحقوق، والتّحبّب الى النّاس. (تحف‏ العقول، ص 227)

از امام ‏علیه السّلام پرسیده شد؛ که جوانمردى یعنى چه؟ فرمودند: جوانمردى عبارت است از حراست دین، و عزّت نفس، و بانرمش برخورد نمودن و بررسى عملکرد خویش، و پرداخت‏ حقوق و دوستى نمودن با مردم.

4 - قیل له ‏علیه السّلام: فما الکرم؟ قال‏ علیه السّلام: الابتداء بالعطیة قبل ‏المسئلة و اطعام الطّعام فى المحل.

از امام حسن ‏علیه السّلام معناى کرامت و بزرگ ‏منشى را پرسیدند؟ فرمودند: بخشش پیش از خواهش و اطعام در هنگام قحطى.

5- قال امام المجتبى‏ علیه السّلام: اعلموا ان الله لم یخلقکم عبثا و لیس بتارککم سدى، کتب آجالکم و قسّم بینکم معائشکم ‏لیعرف کلّ ذى لبّ منزلته و ان ما قدّر له و ما صرف عنه ‏فلن یصیبه. (تحف ‏العقول، ص 234)

امام‏ علیه السّلام فرمودند: «اى بندگان خدا» بدانید که خداوند شما را بیهوده نیافریده است، و بحال خود رها ننموده، مدّت عمرتان ‏را نوشته، و روزى شما را بینتان قسمت کرده تا هر خردمندى ‏قدر و ارزش خود را بداند و بفهمد جز آنچه مقدّر شده هرگز به‏ او نمى‏رسد.

6- قال الامام المجتبى ‏علیه السّلام: قد کفاکم مؤونة الدّنیا و فرغکم ‏لعبادته‌و‌حثّکم على‌الشّکرو‌افترض‌علیکم‌الذّکر‌واوصاکم بالتّقوى. (تحف‌العقول،ص23

امام مجتبى ‏علیه السّلام فرموده است: به تحقیق خداوند روزى شما را بر عهده گرفته است، و شما را براى بندگى فراغت‏ بخشیده و به‏شکرگزارى تشویق نموده است و نماز را بر شما واجب فرموده ‏و به پرهیزکارى توصیه فرموده است.

7- قال علیه السّلام: والتّقوى باب کلّ توبة و راس کلّ حکمة و شرف‏ کلّ عمل. بالتّقوى فاز من فاز من المتّقین. (تحف ‏العقول، ص 234)

امام مجتبى ‏علیه السّلام فرموده است: پرهیزکارى در بازگشت «به‏سوى خدا» و سر رشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، وهر کس از پرهیزکاران به کامیابى رسید به وسیله تقوا بوده‏است

8- قال امام المجتبى‏ علیه السّلام: ما تشاور قوم الّا هدوا الى ‏رشدهم. (تحف‏ العقول، ص 236)

امام مجتبى ‏علیه السّلام فرمود: هیچ قومى مشورت نکرد مگر اینکه به ‏ترقّى و تکامل راه یافت

.

9- قال ‏علیه السّلام: انّه قال فى تفسیر قوله «وقفوهم انّهم ‏مسئولون‏» انّه لا یجاوز قدما عبد حتّى یسئل عن اربع: عن‏ شبابه  فیما ابلاه و عمره فیما افناه، و عن ماله من این جمعه، و فیما انفقه، و عن حبّنا اهل البیت. (بحار، ج 44، ص 13-12)

امام حسن ‏علیه السّلام: در تفسیر آیه شریفه «وقفوهم انّهم ‏مسئولون‏» فرموده‏اند: به تحقیق «روز قیامت‏» هیچ بنده‏اى ‏قدم از قدم برنمى‏دارد مگر اینکه نسبت ‏به چهار چیز مورد بازجوئى و پرسش قرار مى‏گیرد:

1- از جوانى ‏اش که در چه راهى مصرف نموده.

2- و از عمرش که در چه کارى آنرا بکار گرفته.

3- و از ثروتش که چگونه جمع و در چه راهى مصرف نموده.

4- و از دوستى ما اهلبیت و خاندان پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم.

10- قال ‏علیه السّلام: لو لم یبق لبنى امیة الّا عجوز درداء، لبغت دین‏الله عوجا و هکذا قال رسول الله‏صلّى الله علیه وآله وسلّم. (بحار، ج‏44، ص 43)

جدّم رسول خدا صلّى الله علیه وآله و سلّم فرمودند: اگر از بنى‏امیه «در روى زمین ‏احدى نماند جز پیرزن فرتوت و ناتوانى، همان دین خدا را به‏ مسیر نادرستى خواهد کشاند.

11- قال الامام المجتبى ‏علیه السّلام: اعمل لدنیاک کانّک تعیش ‏ابدا، واعمل لاخرتک کانّک تموت غدا. (الحیاة، ج‏4، ص 62)

امام حسن ‏علیه السّلام فرمود: چنان براى دنیایت تلاش کن که گویا همیشه زنده‏اى، و چنان براى آخرتت تلاش کن که گوئى فردا مرگت فرا مى‏رسد.

12- قال: کان الحسن ابن على ‏علیه السّلام: اذا قام الى الصّلاة لبس‏ اجود ثیابه فقیل له: یابن رسول الله! لم تلبس اجود ثیابک؟! فقال‏ علیه السّلام: انّ الله جمیل یحبّ الجمال فاتجمل‏ لربّى و هو یقول «خذوا زینتکم عند کلّ مسجد» فاحبّ ان‏ البس اجود ثیابى. (الحیاة، ج‏5، ص 66)

راوى مى‏گوید: امام حسن ‏علیه السّلام زمانى که نماز را برپا مى‏داشتند زیباترین لباس را مى‏پوشیدند، به حضرت عرض شد، اى پسر رسول خدا چرا به هنگام نماز اینگونه لباس مى‏پوشى؟حضرت فرمودند: به تحقیق خدا زیبا است و زیبائى را دوست ‏مى‏دارد. پس خود را براى پروردگارم مى‏آرایم، چنانچه ‏مى‏فرماید: «به هنگام نماز و حضور در مساجد لباس زیباى‏ خود را بپوشید» پس دوست دارم که بهترین لباسم را بپوشم.

13- قال علیه السّلام: ان اکیس الکیِّس التّقىّ، و احمق الحمق‏ الفجور. (الحیاة ج‏1، ص 203)

امام حسن ‏علیه السّلام فرمود: زیرکترین زیرکها فرد با تقوا است‏، و احمق‏ترین احمقها شخص فاجر و فاسق است.

14- قال ‏علیه السّلام: کونوا اوعیة العلم و مصابیح الهدى فانّ ضوءالنّهار بعضه اضوء من بعضها. (کافى، ج‏1، ص 301)

امام فرمودند: جایگاههاى دانش و چراغهاى درخشان هدایت ‏باشید، زیرا روشنى روز بعضى از بعضى دیگرش بیشتر است.

15- قال الحسن بن على‏ علیه السّلام: تاتى علماء شیعتنا القوّامون ‏بضعفاء محبّینا و اهل ولایتنا یوم القیامة، والانوار تستطع‏ من تیجانهم. (محجة البیضاء، ج‏1، ص 33)

امام حسن ‏علیه السّلام فرموده است: از میان شیعیان ما علمائى بپامى‏خیزند که ایستادگى افراد ضعیف از دوستان ما و آنها که ‏ولایت ما را پذیرا شده‏اند به واسطه آنها است و از تاجى که برسر دارند نور مى‏درخشد.

16- و کان الحسن‏ علیه السّلام: اذا افرغ من وضوئه تغیّر لونه فقیل ‏له فى ذالک، فقال ‏علیه السّلام: حقّ على من اراد ان یدخل على ذى‏العرش ان یتغیّر لونه.

امام حسن ‏علیه السّلام زمانى که وضویش پایان مى‏پذیرفت رنگ‏ مبارکش تغییر مى‏نمود. در این باره از حضرت پرسیده شد: ‏«چرا رنگ شما تغییر مى‏نماید؟» فرمودند: کسى که مى‏خواهد وارد بارگاه «خداوند متعال‏» گردد سزاوار است رنگش تغییرنماید

.

17- «قال نعم: استعدّ لسفرک و حصّل زادک قبل حلول ‏اجلک. (منتهى‏الآمال، ج‏1، ص 436)

مردى از حضرت موعظه خواست، حضرت فرمودند: آماده‏سفر آخرت ‏شو و زاد و توشه آنرا پیش از رسیدن مرگ فراهم ‏نما

.

18- قال امام حسن ‏علیه السّلام: ایها النّاس انّه من نصح لله و اخذ دلیلا هدى للّتى هى اقوم و وفقه الله للرّشاد و سدده ‏للحسنى. (تحف‏العقول،ص‏227)

امام حسن‏ علیه السّلام فرمود: هان اى مردم، به تحقیق کسى که براى ‏خدا پند دهد و سخن خدا را راهنماى خود قرار دهد، به راهى‏ پایدار رهنمون شود و خداوند او را به رشد موفق سازد

.

19- قال امام المجتبى ‏علیه السّلام: بین الحقّ و الباطل اربع اصابع، ما رایت‏ بعینیک فهو الحقّ وقد تسمع باذنیک باطلا کثیرا. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 105)

امام حسن ‏علیه السّلام فرمود: بین حقّ و باطل به اندازه چهار انگشت ‏فاصله است، آنچه با چشم ببینى حقّ است و چه بسا که باطل زیادى را با گوش بشنوى

 

.

20- قیل له ‏علیه السّلام ما الزّهد؟ قال‏ علیه السّلام: الرّغبة فى التّقوى والزّهادة فى الدّنیا. قیل: و ما الحلم؟ قال کظم الغیظ و ملک ‏النفس. قیل ما السّداد؟ قال دفع المنکر بالمعروف. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 106)

از حضرت امام حسن مجتبى ‏علیه السّلام پرسیده شد: زهد چیست؟ فرمودند: میل به پرهیزگارى و بى‏میلى نسبت ‏به دنیا. بازپرسیده شد که حلم چیست؟ فرمودند: خشم را فرو بردن و مالک خود شدن. باز پرسیده شد که سداد چیست؟ فرمودند: بدى را به وسیله خوبى برطرف نمودن.

21- قال الحسن ‏علیه السّلام: لبعض ولده: یا بنىِّ لا تواخ احدا تعرف‏ موارده و مصادره فاذا استنبطت الخبرة و رضیت العشرة ‏فاخه على اقالة العثرة و المواساة فى العسرة. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 108- تحف‏ العقول، ص 236)

امام حسن‏ علیه السّلام به یکى از فرزندانشان فرمودند: اى پسرم با احدى برادرى مکن تا آنکه بدانى کجاها مى‏رود و از کجاها مى‏آید، و چون از حالش خوب آگاه شدى و رفتارش راپسندیدى با او برادرى کن. به شرط اینکه رفتارت براساس ‏چشم پوشى از لغزش و همراهى در سختى باشد.

22- قال امام حسن ‏علیه السّلام: انّ ابصر الابصار ما نفذ فى الخیر مذهبه و اسمع الاسماع ما وعى التّذکیر و انتفع به و  اسلم ‏القلوب ما طهر من الشّبهات. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 111)

امام حسن ‏علیه السّلام فرمودند: همانا بیناترین چشم‏ها آن است که درطریق خیر نفوذ کند، و شنواترین گوش‏ها آنست که پذیرنده‏تر باشد و سالم‏ترین دلها آن است که از شبهه پاک باشد.

23- قال علیه السّلام: لا یغش العاقل من استنصحه. (تحف ‏العقول، مترجم، ص 239)

امام‏حسن ‏علیه السّلام فرمودند: خردمند کسى است که وقتى از او پند خواستند خیانت نکند

 

.

24- قال ‏علیه السّلام: اذا لقى احدکم اخاه فلیقبل موضع النّور من‏ جبهته. (تحف ‏العقول، مترجم ص 239)

امام حسن‏ علیه السّلام فرمودند: هر گاه یکى از شما برادر خود را ملاقات کند، باید که جایگاه نور از پیشانى او را ببوسد.

25- قال امام المجتبى ‏علیه السّلام: هلاک النّاس فى ثلاث: الکبر، الحرص، الحسد. الکبر به هلاک الدّین و به لعن ابلیس. الحرص عدوّ النّفس و به اخرج آدم من الجنّة. الحسد رائد السّوء و به قتل  قابیل هابیل.

(از هر معصوم چهل حدیث، ص 113)

امام حسن‏ علیه السّلام فرمود: نابودى مردم در سه چیز است:

1- بزرگ نمائى 2- افزون‏خواهى بسیار 3- حسد و رشک بردن.

بزرگ‏نمائى که به وسیله آن دین نابود مى‏گردد و به واسطه آن‏شیطان ملعون رانده درگاه خدا شد و حرص که به خاطر آن آدم‏از بهشت‏خارج شد، و رشک که سررشته همه بدى است و به ‏واسطه آن قابیل هابیل را کشت.

26- قال امام ‏المجتبى علیه السّلام: اوصیکم بتقوى الله و ادامة التّفکر، فانّ التّفکّر ابو کلّ خیر و امّه. (از هر معصوم چهل حدیث، ص )114

امام حسن‏ علیه السّلام فرمود: شما را به پرهیزگارى و ترس از خدا وادامه تفکّر و اندیشه سفارش مى‏کنم زیرا تفکّر و اندیشه ‏سرچشمه همه خوبیها است.

27- قال امام المجتبى ‏علیه السّلام: غسل الیدین قبل الطّعام ینفى ‏الفقر و بعده ینفى الهمّ. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 114)

 امام حسن ‏علیه السّلام فرمود: شستن دستها پیش از غذا فقر را مى‏زداید و بعد از آن اندوه را برطرف مى‏سازد.

28- قال ‏علیه السّلام: صاحب النّاس بمثل ما تحبّ ان یصاحبوک. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 114)

امام حسن مجتبى‏ علیه السّلام فرمود: چنان با مردم رفتار نما که‏دوست دارى باتو رفتارکنند.

29- قال‏ علیه السّلام: لاادب لمن لاعقل له ولا مروّة لمن لاهمّة له ‏و لا حیاء لمن لادین له. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 115)

کسى که عقل ندارد ادب ندارد، و کسى که همّت ندارد جوانمردى ندارد و کسى که حیا ندارد دین ندارد.

30- قال امام المجتبى علیه السّلام: علّم النّاس علمک و تعلّم علم‏ غیرک. (چهل حدیث از هر معصوم، ص 116)

امام حسن ‏علیه السلام فرمود: دانشت را به مردم بیاموز، و خود نیز دانش دیگران را فراگیر.

31- قال ‏علیه السّلام: لا غنى اکبر من العقل و لا فقر مثل الجهل و لا وحشة اشدّ من العجب و لا عیش الذّ من حسن الخلق.

(از هر معصوم چهل حدیث، ص 116)

امام حسن مجتبى علیه السّلام فرمود: هیچ بى ‏نیازى برتر از عقل نیست‏ و هیچ نیازمندى هم مثل نادانى نیست و هیچ وحشتى بدتر از خودپسندى ‏نیست، وهیچ عیشى ‏لذت ‏بخش تر از اخلاق ‏نیکونیست

.

32- قال ‏علیه السّلام: قیّدوا العلم بالکتاب.

امام حسن‏علیه السّلام فرمود: علم را با نوشتن مهار کنید

.

33- قال‏ علیه السّلام: من بدء بالکلام قبل السّلام فلا تجیبوه. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 117)

امام‏حسن ‏علیه السّلام ‏فرمود: هرکس‏ قبل‏ از سلام‏ سخن‏ گفت ‏جوابش ‏ندهید.

34- تعلّموا العلم فان لم تستطیعوا حفظه فاکتبوه و ضعوه ‏فى بیوتکم.(از هر معصوم چهل حدیث، ص 118)

دانش را فراگیرید و اگر توان حفظش را ندارید بنویسید و درخانه‏هایتان نگهدارى نمائید.

35- قال ‏علیه السّلام: الشّروع بالمعروف و الاعطاء قبل السّؤال من‏ اکبر السّؤد. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 118)

امام حسن‏ علیه السّلام فرمود: آغاز نمودن به بذل و بخشش پیش از درخواست و تقاضا، از بزرگترین شرافت و بزرگى است.

36- قال ‏علیه السّلام: من عبد الله، عبد الله له کلّ شى‏ء.

(از هر معصوم چهل حدیث، ص 118)

امام حسن ‏علیه السّلام فرمود: کسى که خدا را بندگى نماید، خداوند هم ‏همه چیز را فرمانبردار او گرداند

 

.

37- قال ‏علیه السّلام: انا الضّامن لمن لم یهجس فى قلبه الّا الرّضا ان یدعو الله فیستجاب له. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 118)

  امام حسن ‏علیه السّلام فرمود: کسى که در دلش جز خوشنودى خدا خطور نکند، چون دعا کند من ضامنم که دعایش مستجاب گردد

.

38- قیل له فما النّجدة؟ قال‏ علیه السّلام: الذّبّ عن الجار و الصّبر فى المواطن و الاقدام عند الکریهة. (تحف ‏العقول، ص 227)

از حضرت امام مجتبى‏ علیه السلام پرسیده شد: نیرومندى چیست؟ فرمودند: دفاع از پناهنده، و پایدارى در نبرد، و ایستادگى ‏هنگام ‏سختى.

39- قیل له فما الفقر؟ قال ‏علیه السّلام: شره النّفس الى کل‏ّّ شى‏ء. (تحف ‏العقول، ص 228)

از حضرت ‏پرسیده ‏شد: فقر چیست؟ فرمودند: آزمندى به هر چیزى.

40- قیل‏ له: فما الغنى؟ قال ‏علیه السّلام: رضا النّفس بما قسم ‏لها وان ‏قلّ. (تحف ‏العقول، ص 228)

از امام مجتبى معناى فقر پرسیده شد، فرمود: خوشنود بودن ‏انسان به مقدارى که خدا روزى او نموده هر چند کم باشد.

 

۱۶ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه هدایتی دینی H.M دبیرستان امام رضا ع